مسئله این است!
هميشه به من مي گفتند: "مثل بچه ی آدم زندگی کن!" و من هیچ وقت نفهمیدم باید مثل هابیل باشم یا قابیل...؟؟؟؟
![]()
هميشه به من مي گفتند: "مثل بچه ی آدم زندگی کن!" و من هیچ وقت نفهمیدم باید مثل هابیل باشم یا قابیل...؟؟؟؟
![]()
ما دعایت را مستجاب كردیم و تو را با این جوان محشور نمیكنیم، چرا كه او به دلیل توبه و پشیمانى، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینى، اهل دوزخ.
در ضمن نظراتی که تأیید شدن نظر من بودن
خواهش میکنم از دوستان با اسم خودشون نظر بدن
زاستش ديدم بچه ها خاطره نوشتن گفتم ما هم عقب نمونيم ميخوام يه خاطره بگم
يه روز يه بنده خدايي كه خاطرش عزيز بود بهم اس ام اس داد گفت شماره دكتر الفي ر ميخوام داري؟
گفتم نميدونم بايد بگردم
بالاخره بعد از نيم ساعت درخواست از منابع اطلاعاتيم به هر زحمتي بود پيدا كردم
بعد اس دادم
لطفا بهش امروز زنگ نزنين
اگه گفت از كجا گير آوردين بگو از پارك علم وفناوري
يه وقت اسمي از من نياري و ....
چشمتون روز بد نبين فرستادم يه هو ديدم برا خود دكتر الفي فرستادم
و ادامه داستان كه چي شد و دكتر بعدش چه كاكرد و ... بماند
البته اگه دوست داشتين بگين كه بگم
بعد ميگن من سوتي ترينم شما بگين اينا تهمت نيست![]()
در راستاي پست قبليم يه سوال دارم بچه ها نظراتون برا اينكه چه جوري تو تابستون درس بخونيم بهم ميگين؟

گفتند: تو که بیایى خون به پا مى کنى،جوى خون به راه مى اندازى و از کشته پشته مى سازى و ما را از ظهور تو ترساندند.
درست مثل اینکه حادثه اى به شیرینى تولد را کتمان کنند و تنها از درد زادن بگویند.
ما از همان کودکى، تو را دوست داشتیم. با همه فطرتمان به تو عشق مى ورزیدیم و با همه وجودمان بى تاب آمدنت بودیم.
عشق تو با سرشت ما عجین شده بود و آمدنت ، طبیعى ترین و شیرین ترین نیازمان بود.
اما ... اما کسى به ما نگفت که چه گلستانى مى شود جهان ، وقتى که تو بیایى.
همه، پیش ازآنکه نگاه مهرگستر و دستهاى عاطفه تو را توصیف کنند، شمشیر تو را نشانمان دادند.
آرى ، براى اینکه گلها و نهالها رشد کنند، باید علفهاى هرز را وجین کرد و این جز با داسى برنده و سهمگین ، ممکن نیست.
آرى ، براى اینکه مظلومان تاریخ ، نفسى به راحتى بکشند، باید پشت و پوزه ظالمان و ستمگران را به خاک مالید و نسلشان را از روى زمین برچید.
آرى ، براى اینکه عدالت بر کرسى بنشیند، هر چه سریر ستم آلوده سلطنت را باید واژگون کرد و به دست نابودى سپرد.
و اینها همه ، همان معجزه اى است که تنها از دست تو برمى آید و تنها با دست تو محقق مى شود.
اما مگر نه اینکه اینها همه مقدمه است براى رسیدن به بهشتى که تو بانى آنى .
آن بهشت را کسى براى ما ترسیم نکرد.
کسى به ما نگفت که آن ساحل امید که در پس این دریاى خون نشسته است، چگونه ساحلى است؟!
زمان فارغ التحصیلی
روزانه ها
| ترم آخر تحصیلی | زمان فارغ التحصیلی دانشکده | زمان فارغ التحصیلی دانشگاه |
| پاییز (نیم سال اول تحصیلی) | 20 اسفند | 15 فروردین |
| یهار (نیم سال دوم تحصیلی) | 1 مرداد | 15 مرداد |
| تابستان (نیم سال سوم تحصیلی) | 15 مهر | 25 مهر |
شبانه ها
| ترم آخر تحصیلی | زمان فارغ التحصیلی دانشکده | زمان فارغ التحصیلی دانشگاه |
| پاییز (نیم سال اول تحصیلی) | 20 فروردین | 5 اردیبهشت |
| یهار (نیم سال دوم تحصیلی) | 20 مرداد | 5 شهریور |
| تابستان (نیم سال سوم تحصیلی) | 30 مهر | 15 آبان |
بچه ها امروز رفتم پارسه اسم نوشتم
كتاب ها ر گرفتم يه سيري توش كردم گفتم خدايا اينا چيه ديگه راستش يكم ترسيدم و به اين نتيجه رسيم كه
يكي اينكه كسايي كه ميخوان سال بعد كنكور بدن و دوست دارن با بچه هاي خودمون هر از چند گاهي بحث كنن(چقدر خونذي و چيا ر خوندي و خبراي كنكورو ....) يه نظر بذارن
ميخوام يه جايي درست كنم برا اينجور كارامون
دوم كي رو رتبه من شرط ميبند؟:):)................(اين يكي مخصوص جنس مذكر:))
من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست ، کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند و آرام گل بگو گل بشنو،هر کسی می خواهد وارد خانه پر مهر و صفامان گردد،شرط وارد گشتن شستشوی دلهاست،شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست،بر درش برگ گلی می کوبم و به یادش با قلم سبز بهار می نویسم :
" ای دوست خانه دوستی ما اینجاست "
تا که سهراب نپرسد دیگر :
خانه دوست کجاست ؟؟؟؟؟؟؟
واقعا کی فکرشو میکرد؟واقعا نباید از روی ظاهر قضاوت کرد!!!!!!!!!!!!!!
(کارخانه قند تربت هیچ سیستم اتوماسیونی نداره)
و اینکه کلا کارخانه داغون بود(اساسا کارخانه قند تربت در سال 1ماه کار میکنه و 11ماه تو تعمیراته)
هیئت مدیره به کارگرا نمی رسیدن ، کارگرا ناراضی بودن، کارگرا کار نمی کردن(بقول خودشون کاریکه می خواستن تو دو روز انجام بدن تو دو هفته انجام میدن)
حقوق کارگرا کم بود(روزی 11500 تومان برای کارگر با 15 سال سابقه کار و این حقوق از سال 85 تغییر نکرده)
خلاصه فکر میکردم که واقعا با حقوق ماهی 330هزار تومان چجوری میشه زندگی کرد که در گشتی که توی اینترنت وسایتهای خبری و سایت تابناک داشتم به دو خبر جالب بر خوردم که حیف دونستم اینجا نذارم(نمیدونم چرا این حرفارو دارم اینجا میزنم شرمنده):
دیگه خسته شدم
آخه من موندم استاد عزیزی که وقت نداری با همه احترامی که براتون قایلم آخه این درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوب اگه وقت نداری پروژه بدی چرا میگی اگه نه چه جوری نمره ها ر قبل از پایان مهلت تحویل میدی
الله اعلم
ما که نفهمیدیم آخه سوال تکراری دیگه مگه اشتباه نوشتن داری
خدایا شکرت
برید به ادامه مطلب نا بفهمین
هه هه....
شاید سال دیگه همین موقع هیچکی یادش نباشه که اصلا مهرانی هم وجود داشته و توی این چهار سال ......
چو رخت خویش بربستم از این خاک همه گفتند با ما آشنا بود
ولیکن کس ندانست این مسافر چه گفت و با که گفت و از کجا بود
اما مطمئن باشین که من همیشه همتونو یادم میمونه ، همیشه! ![]()
امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه و به خاطر همه نقایصش شرمنده به بزرگی خودتونم ببخشید
و از تمام بچه هایی که کمک کردن ممنونم
عکس ها ر هم یادتون نشه
در پناه حق