قمر در عقرب
اول به همه ی دوستان بابت قبولی کارشناسی ارشد تبریک می گم امیدوارم این تازه اول راه باشه و موفقیت های بیشتری در انتظارتون باشه برای سایر دوستانم هم ارزوی موفقیت میکنم امیدوارم نه تنها قبولی درکارشناسی ارشد بلکه رسیدن به سایر ارمانهاشون رو پیش رو داشته باشند.
دیدن وبلاگ تو این مدت ,اتفاقاتش تعجب اور و دور از ذهن بود.من فکر می کنم واقعیت اینه که هر فردی اول دنبال موفقیت خودشه اما این به این معنی نیست که از موفقیت دیگران ناراحت بشه چون راه موفقیت برای همه وجود داره بنابرین اگه کسی برای حتی 1 لحظه ازین قضیه احساس ناراحتی کرد باید عمیق تر فکر کنه ویادش باشه که قطعا موفقیت دوستامون ارزشمند تر از سایر افراد ه .امادانشگاهمون ; دانشگاهمون با تمام کاستی هایی که داشت دانشگاهمونه و به هر حال خوب یا بد مدرکمون مهر این دانشگاهرو میخوره بنابراین نمیتونیم همیشه بر ضد اون باشیم اینجاس که مال بد بیخ ریش صاحبش یا اش کشکه خالت معنی پیدا میکنه خلاصه اینکه من به شخصه تو این 4 سال هیچ رضایتی از دانشگاه نداشتم اما این دلیل نمیشه که کاری کنیم یا مطلبی بنویسیم که یک خواننده خارجی بگه ای بابا عجب دانشگاه در پیتی داشتن اینا! اگر هم کسی مطلبی در مورد دانشگاه نوشت فکر نمیکنم درست باشه که همه مخالفت کنن و حق نظر دادن در مورد چیزی که بهش تعلق داره رو ازش سلب کنن.
اما چندتا مساله:
راضیه جان راستش منم از خوندن مطلبت شوکه شدم ومتوجه نشدم منظورت چیه!شاید نوع نگارشت طوری بود که ادمو به خطا می انداخت بنابراین فکر میکنم بچه ها حق داشتند بر داشت های اشتباه کنن .
دوستانی که ناراحت شدن و به شدت بر خورد کردند!! منم اگه جای شما بودم با برداشت اولیه ام از متن100% به شدت عصبانی و ناراحت می شدم .اما مسئله ایی که وجود داره نوع برخورد با این متن بود شاید بهتر بود تو عصبانیت متنی نمی نوشتید ویا بزرگوارانه تر سکوت میکردید(عمیقا اعتقاد دارم پر مفهوم ترین کلام سکوته وقتی خیلی ناراحت میشی)و یا گذشت می کردید.ما همواره تو مملکتمون دنبال دموکراسیو ازادی بیان هستیم اما نداریم با مسائل سیاسی و عمیقش کاری ندارم اما یکی از دلایلش همینه که تحمل شنیدن هیچ حرفی رو مخالف عقاید و خواسته هامون نداریم .این نوع برخوردها زمانی جز گزینه هامون بود که تعبیر ما از متن و منظور ایشون یکی می بود در حالیکه ایشون گفتند که منظورشون تنها شوخی بوده و بد برداشت شده خلاصه اینکه بد اوضاعی شد و حرمت ها شکسته شد .
بهتره که فراموش کنید و خاطرات بد رو تو ذهنتون وکینه رو تو قلبتون نگه ندارید انسان ارزشمند تر از اینه برای چنین مسائلی تو زندگیش جایگاهی قائل بشه.
با ازروی موفقیت برای همتون.
تاری کوچک از خانه سست عنکبوت را برگزیدیم تا بر آن بنشینیم و خاطرات خویش بر تن آن حکاکی کنیم.گاهی با هم درد دل کنیم و گاهی گپ و گفت.باشد که تا هستیم گرد یک شعله بنشینیم و بعد مسافت را در قربت قلب های خویش محو کنیم.لمحه ای به تماشای علم ناقص بنی آدم بگذرانیم و بدانیم چیزی بدست نیاورده ایم که بر آن غره شویم.